مدت زمان تقریبی مطالعه: ۱۰ دقیقه
شعر و ترانه احساسات را برمیانگیزد و در بادگیری مهارتهای زبان دوم نیز مؤثر است. در این تحقیق ثابت میشود که دانش آموزان با الهام و اثرپذیری از ترانه و موسیقی میتوانند قابلیت تحلیلی خود را تقویت کنند. آنها میتوانند با تلاش در فهم این ترانهها، سطح دانش خود را در ادبیات و سایر رشتههای انگلیسی ارتقاء دهند. اثر نقد و تحلیل موسیقی و ایجاد انگیزه در یادگیری زبان، تحولی غیرمنتظره در آموزش زبان ایجاد کرد. نقد و تحلیل موسیقی، اشتیاق و میل به یادگیری بیشتری را در زبانآموزان برانگیخت. امروزه هدف از تدریس انگلیسی با موسیقی، ایجاد لذت در یادگیری به کمک موسیقی و نه سنجش میزان پیشرفت در زبان است. بهکارگیری موسیقی و ترانه باعث ایجاد انگیزه بهتر و خلاقیت روزافزون زبانآموز میشود.
استفاده از موسیقی در ایجاد انگیزه در آموزش، بازخورد و یادگیری شعرها مؤثر است و بهبود توانایی زبانآموز در امور نوشتاری فراتر از انتظار بوده است. موسیقی محیط دوستانهای را برای زبانآموز فراهم میکند و به او انگیزه میدهد تا فراتر ازمحدودیت زبانی خود حرکت کند. در نتیجه، با وجود تفاوتهای نژادی ، فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی، بین زبانآموزان چنین کلاسهایی ارتباط نزدیکی برقرار میشود.
همچنین موسیقی باعث ارتقای کیفی تحصیلی، عزت نفس، و افزایش هویت فرهنگی و اعتماد عمومی میشود. موسیقی وسیلهای ارتباطیست که محدودیتهای زبانی، فرهنگی، اعتقادی، سنی، جنسیتی و ملیتی را پشت سر میگذارد. موسیقی به ما آرامش و انگیزه میبخشد در بهبود روند یادگیری مؤثر است. لازم است مربیان بدانند که چگونه میتوان از موسیقی در ایجاد انگیزه برای یادگیری استفاده کرد. و این که چگونه میتوان با بهکارگیری شیوههای یادگیری، فراتر از محدودیتها و نقاط ضعف زبانآموز قدم برداشت.
در یک تحقیق، با مقایسه یادگیری مهارتهای زبان به همراه موسیقی و بدون موسیقی، تفاوت در عملکرد و انگیزه زبانآموزان بررسی شد. طبق نتایج بهدستآمده، کسانی که آموزش زبان به همراه موسیقی داشتند از نظر انگیزه پایدار و عملکرد بهتری برخوردار بودند. این تحقیق تأیید کرد که بین موسیقی و انگیزه رابطه قوی وجود دارد و آهنگ در افزایش خلاقیت در یادگیری مؤثر است.
استفاده از موسیقی در تدریس زبان دوم باعث تقویت مهارتهایی مانند شناخت نواها، تراز آوایی، صدا، ریتم، تمایز زمان، حواس بینایی، شکل نمادها در زمینه اصلی یا حاشیهای و پیشبینی تغییرات آوایی در هر دو فرایند یاد گیری زبان و موسیقی میشود. از این رو روشهای سنتی آموزش زبان میبایست بازبینی شوند و موسیقی بهعنوان ابزاری مؤثر در بهبود یادگیری معرفی شود. افزایش دامنه واژگان، بهکارگیری واژگان در جای مناسب و ایجاد اعتماد به نفس در برقراری ارتباط با دیگران، در بهبود چهار مهارت اصلی زبانی: لیسنینگ (شنیدن و درک مطلب)، ریدینگ (خواند و درک مطلب)، رایتینگ (نوشتن و قدرت بیان) و اسپیکینگ (صحبت و قدرت بیان) مؤثر هستند. محققین اظهار دارند که موسیقی محیط کلاسی را به تجربهای واقعی تبدیل میکند، اطلاعات نوین را معنیدارمیسازد، وعلاقه واشتیاق به کلاس را افزایش میدهد.
در اینجا میپرسیم رابطه بین یادگیری زبان و موسیقی چگونه از نقطه نظر مربیگری تعریف میشود؟ محققین اظهار دارند که فرایند یادگیری زبان در آواشناسی، واج شناسی ، ساختارشناسی ، نحو و معنیشناسی ریشه دارد. ماهیت برقراری ارتباط در یادگیری زبان به شرح زیر است:
-آواشناسی: نماد صداها در زبان است.
- واجشناسی: نماد الفبای آوانگاری در زبان است.
- ساختارشناسی: شکل کلمات، معنی و عملکرد دستوری را توضیح میدهد.
- نحو: ترتیب کلمات برای تشکیل جمله را شرح میدهد.
- معنیشناسی: واژگان و درک معنایی را توصیف میکند.
اگر موسیقی را به عنوان زبان در نظر بگیریم، می توان بین فرآیند اکتساب آن در تسهیل یادگیری زبان و یادگیری موسیقی توازنی برقرار کرد. مطالعهای دیگر نشان میدهد موسیقی نوعی زبان است که از لحن، آهنگ و ریتم به عنوان یک زبان جهانی استفاده میکند.
مهارتهای ارتباطی شنیداری و گفتاری، حاوی اجزای آوایی، نحوی و معنایی هستند که در سنین اولیه زندگی توسعه مییابند. از سوی دیگر به کمک موسیقی واژگان زبانآموز گسترش مییابد، و فن بیان و تلفظ او تقویت میشود. موسیقی نقش مهمی در آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم ایفا میکند. برای تجربه، یادگیری و درک موسیقی و زبان، داشتن مهارت شنیداری خوب مهم است. بهعلاوه، موسیقی به یادگیری مهارتهای اصلی زبان مانند: لیسنینگ، ریدینگ، رایتینگ و اسپیکینگ کمک میکند. برای تشویق زبانآموز به گوش دادن فعال و تحلیل ذهنی میتوان از موسیقی استفاده کرد. همانند یادگیری زبان دوم، در یادگیری زبان موسیقی نیز باید به زبان و صدای آن گوش داد. قابلیت گوش دادن در آموزش و یادگیری خواندن و درک مطلب مهم است. گوش دادن در برقراری روابط اجتماعی نیز عامل مهمی به شمار میرود.
آشنایی با موسیقی مناسب یکی از سوادهای چندگانه است. در تدریس زبان دوم بهکمک موسیقی، از آنجا که موسیقی لذت بیشتری را فراهم میکند ، زبانآموز انگیزه دارد تا در سایر زمینهها نیزپیشرفت کند. تحقیق دیگری نشان داد وقتی از دانشآموزان خواسته شد تا لیریکLyric(متن) ترانهها را بخوانند، پس از آن به سایر مطالب خواندنی و چاپی نیز واکنش مثبت نشان دادند. این تحقیق خاطرنشان میکند که بهکمک لیریک ترانهها، میتوان به توسعه مهارت خواندن و درک مطلب پرداخت.
باید توجه داشت که بیشتر افراد حدود پنجاه درصد وقت خود را به گوش دادن اختصاص میدهند. همچنین گوش دادن مهارت مهمی در یادگیری زبان دوم محسوب میشود. فرایند گوش دادن با ارزیابی کانالهای ارتباطی زبانی انجام میشود. در نتیجه، ذهن به بررسی معنی واژگان کلیدی، دلیل انتخاب و کاربرد آنها، کاربرد واژگان در قالب لیریک و کاربرد اصطلاحات میپردازد. هنگام مطالعه یک موسیقی میتوان لیریکها را مانند شعر تجزیه و تحلیل کرد. بدین ترتیب دستور زبان و واژگان زبانآموز گسترده میشود، مهارتهای زبانی او با عمق بیشتری توسعه مییابد و تلفظ نیز بهتر میشود. همچنین زبانآموز میتواند فرق بین فرم شفاهی و نوشتاری زبان را مورد ارزیابی قرار دهد.
یادگیری زبان از طریق لیریک موسیقی در زبانآموز ایجاد انگیزه میکند. آنها میتوانند بین یک موسیقی لذتبخش و فرهنگ خود ارتباط برقرار کنند و خود را از منظری نو بشناسند. کاربرد موسیقی بهعنوان ابزار کمک-آموزشی، باعث میشود تا زبانآموز با زبان و فرهنگ خارجی ارتباط بهتری برقرار کند. بدین ترتیب، تجربه یادگیری بیشتر بهشکلی یکپارچه و فراتر از تصور لمس میشود. بهعلاوه، فراگیری زبان با آشنایی و برقراری ارتباط فرهنگی کامل میشود.
در یادگیری زبان دوم، تکرار واژگان و عبارتها در موسیقی باعث میشود تا مغز مطالب آموختهشده را بهتر به خاطر بسپارد. بهعلاوه، موسیقی روی در بیان خلاق، تلفظ درست واژگان، و در کل، روی یادگیری زبان اثر مثبت میگذارد. کودکی که متن ترانه را میخواند، دامنه واژگان گستردهتری را در مقایسه با کودکانی که فقط صحبت میکنند، بهدست میآورد. مسلماً آهنگ و موسیقی در آموزش زبان بسیار تأثیرگذارند. درست است که داستان شفاهی، دامنه واژگان را افزایش میدهد، اما باید توجه داشت که سطح یادگیری زمانی افزایش مییابد که از آهنگ بهعنوان ابزاری برای بازگویی داستان استفاده شود. مربیان میبایست تا جای ممکن موسیقی را بهطور رسمی و همیشگی در کلاس درس بهکار بگیرند. بهتر است این بهکارگیری، منظم و طبق برنامه باشد تا بالاترین اثربخشی را داشته باشد.
پژوهشگران برای آموزش مهارت خواندن و درک مطلب زبان دوم، روشهای زیر را پیشنهاد میکنند:
- فعالیت کلاسی با استفاده از کارتهای حاوی واژگان بهکاررفته در لیریک (کارت-کلمه).
- جملهسازی با استفاده از واژگان موجود در لیریک.
- حدس نخستین سطر لیریک، با راهنمایی مربی درباره ساختار درست واژه.
- پازلسازی و ساخت جدول واژگان متقاطع با استفاده از متن لیریک.
وقتی در فعالیت کلاسی از موسیقی بهعنوان روشی مکمل استفاده میشود، حس دیداری، شنوایی، حرکتی و لمسی زبانآموز هماهنگ و کامل میشوند. به نکات زیر توجه کنید:
- بهتر است آهنگ کوتاه، موزون، ساده باشد و نوای آن توجه زبانآموز را جلب کند.
- بهتر است آموزشگاه زبان از مربیان آشنا با موسیقی و سازهای مناسب برخوردار باشد.
- برنامه موسیقی به خوبی سازماندهی شود.
- موسیقی همراه همیشگی برنامه درسی انجام باشد.
- آموزش زبان مادری از پیشدبستانی پایهگذاری شود.
- تشویق پدر و مادر در بداههنوازی یا فعالیت مرتبط با صدا، مثلاً، آواز خواندن در خانواده، گوش دادن به موسیقی و انجام کار خانه با موسیقی.
- پدر و مادر نیز در انتخاب برنامه رادیویی یا تلویزیونی فرزندشان راهنما باشند.
زبانآموز بهکمک این تمرینها میتواند بهتدریج تجربیات لازم را در افزایش مهارت گفتاری و خواندن، تمرکز و حافظه کسب کند. امروزه استفاده از آهنگ و موسیقی روشی طبیعی و جامع در یادگیری زبان محسوب میشود. موسیقی و آواز باعث میشود تا صحبت به زبان انگلیسی در محیطی آرام و بدون تنش امکانپذیر شود. کاربرد موسیقی بهعنوان ابزار آموزشی باعث رفع مشکلات گوناگون در آموزش زبان میشود.
نقش موسیقی در ایجاد انگیزه برای زبانآموز
فهم رابطه موسیقی، انگیزه و یادگیری در زمینه آموزش پراهمیت است و یک مربی زبان میباسیت از پویایی چنین رابطهای بهرهمند باشد. این مطالعه موردی شواهدی را ارائه کرد که در واقع داشتن مهارت در یک زمینه و احساس خوب در مورد عملکرد در این زمینه ، به یادگیرندگان کمک می کند تا با نقاط ضعف در زمینه های دیگر کنار بیایند. بنابراین موسیقی، وسیله ایجاد انگیزه در یادگیری و دستیابی به اهداف غیرموسیقی خواهد بود. زبانآموز با خواندن لیریک آهنگ منتخب خود، بهطور ناخودآگاه با ساختار زبانی و واژگان نوین آشنا میشود و میتواند با بازگویی گفتارِ آموختهشده، در برقراری ارتباط موفق تر باشد.
نقش موسیقی و آواز در یادگیری زبان دوم انکارناپذیر است. در چنین فضایی زبانآموز میتواند بدون حس رقابت به یادگیری بپردازد و با آرامش و انگیزه بیشترازیادگیری لذت ببرد.
نگرش و انگیزه مثبت هنگام یادگیری زبان دوم ضروریست. حس یک تجربه موفق در پیشرفت زبانآموز پراهمیت است و برای ادامه یادگیری انگیزه بهوجود میآورد. بهتر است مربیان زبان چنین نکاتی را در برنامهریزی درسی درنظر بگیرند و اطمینان حاصل کنند زبانآموز درگیر شرایطی واقع بینانه و چالشبرانگیز شود و برای ادامه آموزش انگیزه داشته باشد. کاربرد خلاقانه آهنگ و موسیقی، چنین شرایطی را برآورده میکند.