زمان تقریبی مطالعه: 25دقیقه
کارتون تنها برای کودکان نیست!؟!؟
بسیاری از کارتون ها برای تمام گروه های سنی جذاب است اما تمام کارتون ها برای بچه ها نیز مناسب نیستند مانند کارتون های The simpsons و Family guy چرا که این کارتون ها جک های نامتعارف زیادی را دارند و مسلما برای کودکان مناسب نیستند.
و همچنین کارتون هایی وجود دارد که هنگامی که یک کودک و یک بزرگسال آنها را تماشا میکنند برداشت های بسیار متفاوتی دارند و گاهی در این کارتون ها به صورت غیر مستقیم مفاهیمی نچندان خوبی به کودکان منتقل میشود.
حال شما به عنوان یک زبان آموز و یا والدین ممکن است نگران پیداکردن کارتون ها و انیمیشن های مناسب برای خود یا فرزندانتان باشید.
شما میتوانید برای استفاده از این انیمیشن ها به صفحه یادگیری زبان با کارتون المپ مراجعه کنید.
داستان زیر داستان دو بز است که بر روی یک پل باریک باهم روبه رو شده و حال باید یکی از آنها به عقب باز گردد اما...
Two Goats
There was a
in a small village with a narrow bridge over it.
People used the bridge to cross over the river. The bridge was too narrow that only one person can cross at a time.
One day, two goats wanted to cross over the bridge from the opposite direction. The goats met in the middle of the bridge.
The bridge was too narrow. There was no space for them to pass. They waited, but neither of them moved backward.
One goat warned the other goat, "I am older and stronger than you, so go back once."
The other refused and said, "I am stronger. You are old and will take a lot of time to cross the bridge."
Soon, their argument turned into a fight. One goat struck the other goat with his horns.
The second goat was shocked. He knew if they continued fighting, then they would fall off the bridge and drown. He shouted out to the other goat, "Stop! If we fight, we will fall into the river and drown. Instead, I shall lie down, and you may walk over me."
The wise goat then lay down on the bridge, and the other goat walked carefully over him.
So they finally went past each other and were on their way back home.
کلمات جدید داستان دو بز
Goat بز
Narrow باریک
Riverرود
Bridgeپل
Directionجهت
Oppositeخلاف
Middleمیان
Neitherهیچکدام
Backwardبه عقب رفتن
Refuse نپذیرفتن
Argumentبحث کردن
Struckضربه زدن
Hornشاخ
Instead به جای
Wiseعاقل
Carefullyبا احتیاط
Finallyدرنهایت
دو بز
یک رودخانه در یک روستا با یک پل باریک وجود داشت.
مردم از پل برای عبور کردن از رود خانه استفاده میکردنند. پل بسیار باریک بود و تنها یک نفر در یک زمان میتوانست از آن عبور کند.
یک روز دو بز میخواستند از روی پل در دو جهت متفاوت عبور کنند، دو بز همدیگر را در میان پل دیدند.
پل بسیار باریک بود و جایی برای عبور نبود، آنها صبر کردند اما هیچ کدام از آنها به عقب نرفتند.
یکی از بز ها به دیگری هشدار داد: من از تو بزرگتر و قوی تر هستم پس به عقب برو.
دیگری نادیده گرفت و گفت: من قوی تر هستم و تو پیر هستی و زمان زیادی طول میکشد که از پل عبور کنی.
به زودی بحث آنها تبدل به دعوا شد.
یکی از بزها با شاخش به دیگری ضربه زد، بز دیگر شکه شد، او میدانست اگر دعوا را ادامه دهد به پایین پل پرتاب میشوند.
او سر بز دیگر فریاد زد: بس کن اگر به دعوا ادامه دهی هر دوی ما به پایین پل خواهیم افتاد، به جای آن من دراز میکشم و تو از روی من عبور کن.
بز عاقل روی پل دراز کشید و بز دیگر با احتیاط از روی او عبور کرد.
در نهایت آنها از هم عبور کردند و در مسیرشان به سمت خانه ادامه دادند.